محل تبلیغات شما
پشت سر، پشت سر، پشت سر جهنمه روبرو، روبرو قتلگاه آدمه روح جنگل سياه با دست شاخه‌هاش داره روحم رو از من مي‌گيــره تا يه لحظه مي‌مونم جغدها تو گوش هم ميگن پلنگ زخمي مي‌ميـــره راه رفتن ديگه نيست حجله پوسيدن من جنگل پيـره پشت سر، پشت سر، پشت سر جهنمه روبرو، روبرو قتلگاه آدمه قلب ماه سر به زير به دار شاخه‌ها اسير غروبش رو من مي‌بينم ترس رفتن تو تنم وحشت موندن تو دلم خواب برگشتن مي‌بينم هر قدم به هر قدم لحظه به لحظه سايه دشمن مي‌بينم پشت سر، پشت سر، پشت سر

روزگار چرخش های صد و هشتاد درجه ای

در دو روزه عمر کوته ....

“پشت سر، پشت سر، پشت سر جهنمه

سر، ,سر ,لحظه ,تو ,جهنمه ,مي‌بينم ,سر، پشت ,پشت سر، ,پشت سر ,سر جهنمه ,هر قدم ,روبرو، روبرو قتلگاه ,جهنمه روبرو، روبرو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها